جدول جو
جدول جو

معنی آب پله - جستجوی لغت در جدول جو

آب پله
تاول
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شب پره
تصویر شب پره
(دخترانه)
پروانه، خفاش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شب چله
تصویر شب چله
یلدا، شب آخر پاییز و اول زمستان که مقارن است با ولادت حضرت عیسی و اول دی ماه، دراز ترین شب سال شمسی، کنایه از تاریک و طولانی، شب یلدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب سیه
تصویر آب سیه
آب سیاه، از امراض چشم که باعث تیرگی و نابینایی چشم می شود، آمورز، شرابی که از انگور سیاه گرفته باشند، شراب انگوری، آب بسیار و عمیق، غرقاب، سیل، نیستی، برای مثال زردگوشان به گوشه ها مردند / سر به آب سیه فرو بردند (نظامی۴ - ۶۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب مژه
تصویر آب مژه
آب مژگان، اشک چشم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب تره
تصویر آب تره
بولاغ اوتی، گیاهی خودرو از خانوادۀ تره تیزک با گل های کوچک سفید که مصرف دارویی دارد، جرجیر آبی، آب تره، علف چشمه، شاهی آبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب تلخ
تصویر آب تلخ
شراب، عرق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب آلو
تصویر آب آلو
آبی که از آلو بگیرند، آبی که آلوی خشک را در آن خیسانیده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شب پره
تصویر شب پره
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب یازه، شبکور، مرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب پشت
تصویر آب پشت
آبی که از غدد تناسلی مرد هنگام جماع یا استمنا خارج می شود، منی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب طلع
تصویر آب طلع
عرقی که از شکوفه خرما گیرند طلعانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب مژه
تصویر آب مژه
اشک چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب راه
تصویر آب راه
رهگذر آب، مجرای آب، نهر، جوی، آبراهه، راه آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چلو
تصویر آب چلو
آبی که برنج در آن جوشیده باشد ابریس آشام آشاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تلخ
تصویر آب تلخ
شراب، عرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب طلا
تصویر آب طلا
آب زر، آب اکلیل. آب اکلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب پشت
تصویر آب پشت
آبی که از غدد تناسلی مرد در موقع جماع بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب الهی
تصویر آب الهی
آب محض و خالص از نباتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب آلو
تصویر آب آلو
آب که در آن آلو تر نهاده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب پاش
تصویر آب پاش
آوندی که بدان بر گل وچمن آب پاشند، آب پاچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چل پله
تصویر چل پله
آب انباری که قریب چهل پله گودی آنست
فرهنگ لغت هوشیار
آبی که رنگ آن تیره و کدر باشد، شراب انگوری تیره رنگ، ماده علتی که بسبب آن چشم نابینا گردد، کوری تام یا ناقص که از ضمور و اطروفیای عصب باصره پدید آید، آب بسیار آب عظیم، طوفان، طوفان نوح، آفت مکروه مرگ، مداد دوده مرکب زگالاب نقس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب پره
تصویر شب پره
خفاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چلو
تصویر آب چلو
((چِ لُ))
آبی که برنج در آن جوشیده باشد، ابریس، آشام، آشاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب تلخ
تصویر آب تلخ
((بِ تَ))
شراب، عرق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب پشت
تصویر آب پشت
((بِ پُ))
منی، آب مرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب پاش
تصویر آب پاش
آلتی دسته دار و سر پهن و سوراخ سوراخ برای آب دادن به گیاهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب طلا
تصویر آب طلا
((طَ))
آب زر، آب اکلیل
فرهنگ فارسی معین
((ش ِ شُ لِ قَ لَ))
آشی که از حبوبات و گوشت له شده درست می شود و بیشتر برای نذر و در ایام محرم و صفر درست می کنند، کنایه از هرمجموعه ای که در آن نظم و ترتیب و قاعده ای به کار نرفته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب پره
تصویر شب پره
((~. پَ رِ))
خفاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب زده
تصویر آب زده
Waterlogged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آب شده
تصویر آب شده
Melted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شربت رب انار، افشره
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از آب شده
تصویر آب شده
растаявший
دیکشنری فارسی به روسی